هیولای کرونا همچنان در سراسر کشور تنوره میکشد و قربانی میگیرد. بیتردید آنچه رسانههای حکومتی در این باره میگویند و مینویسند بسیار کمتر از واقعیت است، ولی همین هم تصویر وحشتناکی را نمایان میکند. اکنون در رژیم، هم در میان مقامات و هم در رسانهها زمزمههایی بلند شده که چرا واقعیت را بهمردم نمیگوییم؟ واقعیت را باید بهمردم گفت!
اما از آنجا که همه میدانند رژیم آخوندی با کتمان وجود ویروس کرونا در کشور و سپس با کتمان ابعاد آن و کوچک و ناچیز شمردن آن، اولین مسئول این وضعیت فاجعهبار است و از آنجا که این سیاست لاپوشانی همچنان ادامه دارد، رژیم هرگز نه میخواهد و نه میتواند ابعاد واقعی فاجعه را بازگو کند.
سونامی کرونا سیستم درمان را داغان کرده
واقعیت این است که کرونا بهطور تصاعدی دارد پیشروی میکند. سیستم بهداشت و درمان که از ابتدا ضعیف و ناکارآمد بود، پس از ۸ماه اکنون زیر آوار کرونا داغان شده است، صدها پزشک و پرستار و کادر درمان جانباختهاند. یک قلم ۳۰هزار پرستار مبتلا شدهاند؛ از این تعداد، ۶هزار پرستار پس از ابتلا دیگر بهکار باز نگشتهاند و جایگزین هم نشدهاند. از کادر درمانی آنها هم که باقی ماندهاند دیگر دل و دماغ روزهای اول را ندارند، چه بهخاطر آنکه حداقل زندگی و معیشتشان تأمین نیست و حتی حقوقشان بهدرستی پرداخت نمیشود و هم بهخاطر اینکه میبینند تلاشهایشان برای نجات بیماران بهدلیل فقدان یا فرسودگی تجهیزات درمانی حتی کپسول اکسیژن عمدتاً بیفایده است و بیماران مثل برگ خزان از بین میروند. حریرچی معاون وزارت بهداشت اعتراف کرده بود از هر دو نفر که بهآیسییو میروند، یک نفر میمیرد، اما اکنون از گزارشها چنین برمیآید که درصد فوتیها بیش از این است.
بیمارستانها مریضها را جواب میکنند و خیلیها در خانهها میمیرند و اصلاً جزو آمار بهحساب نمیآیند. قیمت داروهای کرونا هم بهطور سرسامآوری بالاست و تهیه آن خارج از توان اکثریت مردم است.
عمق فاجعه این است که هیچ چشماندازی جز وخیمتر شدن شرایط وجود ندارد. نایبرئیس کمیسیون بهداشت مجلس میگوید: اگر وضعیت همینطور ادامه پیدا کند تعداد فوتیها به۲۰۰هزار نفر میرسد. یعنی ۵برابر تعدادی که رژیم تاکنون اعلام کرده است.
در همین حال پزشکان و متخصصان تأکید میکنند تنها راه مقابله با کرونا تعطیلی دو هفتهیی است. بهنوشتهٔ روزنامهٔ وطنامروز (۱۵آبان) «متخصصان و رؤسای دانشگاههای علوم پزشکی تهران در جلسه کمیته سلامت استانداری تهران درخواست تعطیلی دادند و اعلام کردند تهران باید حداقل دو هفته تعطیل شود». مینو محرز، عضو کمیته علمی ستاد مقابله با کرونا هم... گفت: «ستاد خیلی وقت پیش و قبل از اوجگیری کرونا درخواست تعطیلی تهران را داده بود تا زنجیره انتقال قطع شود.اما در کمال تعجب، دولت عملاً با این نظر مخالفت میکند و مشخص نیست این لجاجت بر سر چیست؟».
راهحل قرارگاهی
به جای روش تعطیلی و قرنطینه که شیوهٔ متداول و تجربه شده در تمام دنیاست، رژیم شیوهٔ قرارگاهی کردن را در پیش گرفته و قرارگاه بهاصطلاح مبارزه با کرونا را در پیش گرفته و پاسدار باقری رئیس ستاد نیروهای مسلح را هم بهعنوان مسئول آن معرفی کرده و بازوهای اجرایی آن در وهلهٔ اول پاسداران و بسیجیها هستند. بهاین ترتیب روشن است که مقولهٔ کرونا برای رژیم بهجای آنکه چالشی در برابر یک بیماری مهلک و یک مقولهٔ درمانی باشد، چالشی در برابر مردم و یک مقولهٔ امنیتی است.
روحانی هم روز پنجشنبه (۱۵آبان) در جلسه رؤسای کمیتههای ستاد ملی مبارزه با کرونا، از اعمال محدودیت در مراکز ۲۵استان صحبت کرد.
مدیریت و اجرای این محدودیتها نیز بهگفتهٔ روحانی بر عهدهٔ قرارگاه کروناست که ماهیتی سرکوبگرانه و چپاولگرانه دارد. به عنوان نمونه معاون پلیس راهور از جریمهٔ ۵۰۰هزار تومانی ۶هزار و ۵۰۰ راننده متخلف که مقررات کرونایی تردد را رعایت نکردهاند، در ۲۵استان خبر داد. بهاین ترتیب رژیم تنها از همین رهگذر و طی چند روزی که از اعلام این محدودیتها میگذرد مردم و رانندگان زحمتکش را یک قلم ۳میلیارد و ۲۵۰میلیون تومان جریمه کرده و بهجیب خود ریخته است.
بنابراین اعمال محدودیتهای کرونایی توسط رژیم را نبایستی با اعمال محدودیتها در کشورهای مختلف که در آنها هم جریمههای نسبتاً سنگین برای متخلفان در نظر گرفتهاند، مقایسه کرد، در کشورهای دیگر، دولت در کنار مردم در برابر کروناست و هدف از اعمال محدودیتها حفاظت از مردم در برابر خطر کروناست؛ اما در ایران تحت حاکمیت ولایت، رژیم و کرونا همجبهه هستند در برابر مردم و در برابر قیام و کرونا ابزار و وسیلهیی است در خدمت سرکوب و چپاول. اما آگاهی روزافزون مردم بهاین واقعیت و ابعاد دمافزون فاجعه، بهتدریج کرونا را از فرصت و نعمت برای نظام (آنچنانکه خامنهای گفته بود) تبدیل بهتهدید و خطر امنیتی کرده است و ضرورت تشکیل قرارگاه هم ناشی از همین تحول است.